حسین ماه تمام منحسین ماه تمام من، تا این لحظه: 14 سال و 10 ماه و 29 روز سن داره
حـــلمــاجـــونحـــلمــاجـــون، تا این لحظه: 5 سال و 2 ماه و 10 روز سن داره

حـــــلما و حســــین

💗☀️کلاس های تابستانی ماه تمام من☀️💗

تابستان جان یک دل سیر دعایت کردم که جان مرا هر دم پر می کنی از ماه تمام من . بیشتر بمان که ماه تمام من با خورشید داغ روزهای گرم و طولانی ات بیشتر خاطره سازی کند ، هر روز یک دل سیر بخوابد و  شب بیداری بکشد و تا صبح با لگوهایش بازی کند و خواب از سر حلما بپراند و حلما برایش خنده کند . ❤️😀😘💕💕💐 ماه تمام من ! زندگی همین هایش شیرین است . گاهی سخت و گاهی آسان . گاهی مشق داری و گاهی عشق می کنی... چه گاهی شیطنت می کنی و چه گاهی ماه تر از ماه می شوی احساس شیرینم برای شیطنت های دوران کودکی خودم تر می شود ... عزیزم ! این روزها برایت خواب و رویا خواهد شد . به هنگولی بگو که ظهرهای دم کرده تابستان نمی تواند گولت بزند و دوست د...
30 تير 1398

💝💝لالایی ترکی💟💟

لای لای دئییم یاتاسان گول غنچه یه باتاسان گول غنچه لر ایچینده شیرین یوخو تاپاسان ... لالای بئشیگیم لای لای ائویم ائشیگیم لایلای سن یات شیرین یوخو گؤر چه کیم کئشیین لای لای   .. . لای لای دئدیم بویونجا باش یاسدیغا قویونجا یات سن گول یاتاغیندا باخیم سنه دویونجا ... لای لای امه ییم لای لای دوزوم چؤر...
29 تير 1398

😍💗😘تپش قلب خانه روزت مبارک😍💗😘

  گل دختر نازنینم !عشقم نفسم جگرم حلمایی عزیزتر از جانم !حضرت معصومه از بافضیلت ترین بانوان خاندان اهل بیت هستند و در ایران روز ولادت این بانوی بزرگوار روز دختر نامیده شده است. دختر عزیزم فردا روز تویه . 😍🎋🎍🌺🌸🌿🎄🌷💐💖💞😘 زیبایی دلت را به رخ آسمان میکشم تا کمتر به مهتابش بنازد ... دختر گلم روزت مبارک 😍🎋🎍🌺🌸🌿🎄🌷💐💖💞😘 خداوند ناز خود را در دختر تجلى کرد اى نازترین ناز خدا روزت مبارک🎇🎆 و خداوند لبخند زد دختر آفریده شد . زیباترین لبخند خدا روزت مبارک😍🎋🎍🌺🌸🌿🎄🌷💐💖💞😘 دختر که باشی نفس بابایی لوس بابایی عزیز دردونه بابایی یه دونه ی بابا روزت مبارک 😍🎋🎍🌺🌸🌿🎄🌷💐💖💞😘 روز دختر روز ...
12 تير 1398
1714 23 15 ادامه مطلب

💗🌿🌺خاطرات مشهد 98🌺🌿💗

  باباجونیای مهربون ! چه حالی داد دست همو گرفتیمو رفتیم امام رضا(ع) . 🌺🌿💗   عجب صفایی داشت . توفیقش داستانها و نرفتنهاش حکمتها دارد . 💗🌼 پشت در ماندنش را خدا نصیب گرگ بیابان نکند آتش به جانت می زند ... 😴🔥 به سرمان زد هوایی شدیم . دعوت که شدیم یه کارخونه قند تو دلمان آب شد . 💓🌸 بار و بنه بستنمان همان و یه دفعه شروع به خواندن اذن دخولش همان ... محشر که می گویند آنجاست ... تپش قلب امان  را می برد ... 💖🌷 تا که منادی بار ورودمان داد ... آفتاب مشرق چه به گوش سنگفرشهایش خوانده بود که تا قدم گذاشتیم یادمان رفت که بودیم و چگونه آمدیم ...؟؟؟...!!! ...
6 تير 1398
1